سفارش تبلیغ
صبا ویژن
هرکس دانش را بطلبد برای اینکه با دانشمندان همراه شود یا با نادانان بستیزد یا مردم را متوجه خود کند، خداوند او را داخل آتش گرداند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
دوشنبه 90 اردیبهشت 19 , ساعت 6:42 عصر

با توجه به نامگذاری امسال به سال جهاد اقتصادی و ایام شهادت حضرت زهرا سلام الله علیهاچند روز پیش مطلبی تحت عنوان فوق نوشتم و به سایت .khamenei.ir  دادم. آنها عنوانش را عوض کرده بودند و چند تیتر فرعی داخلش اضافه کرده بودند و ویراستاریهایی کرده بودند که خودم چندان خوشم نیامد. عنوانی که آنها گذاشته بودند این بود:

درس‌هایی که حضرت زهرا(س) به ما می‌آموزد

http://farsi.khamenei.ir/others-note?id=12392

 اما متن اصلی خودم را که عاری از افزوده‌ها و ویرایشهای ویراستار مذکور است و خودم آن را بیشتر می‌پسندم دوباره در اینجا می‌آورم:

باسمه تعالی

حضرت زهرا سلام الله علیها و مساله جهاد اقتصادی

رهبر معظم انقلاب امسال را سال «جهاد اقتصادی» نامیدند.

برخی گمان کردند منظور ایشان «شدت بخشیدن به تلاش‌های اقتصادی» است. اگرچه افزایش تلاشهای اقتصادی، یکی از ارکان جهاد اقتصادی است؛ اما این تمام ماجرا نیست. اگر مساله فقط همین بود، بسیاری از اقشار مردم، مانند معلمان، دانش‌آموزان، اصحاب قلم، زنان خانه‌دار، پزشکان و پرستاران، و ... از دایره خطاب ایشان خارج می‌شدند؛ در حالی که ایشان رهبر کل جامعه هستند؛ و از آنجا که نامگذاری‌های ایشان برای جهت‌دهی به سمت و سوی کارهای عموم جامعه است، طبیعتا نامی را برنمی‌گزینند که فقط به گروه خاصی مربوط شود.

برخی گمان می‌کنند منظور ایشان در درجه اول اقشاری مانند کشاورزان و کارگران و صاحبان صنایع است، و با توجه به عمومیت مخاطبان ایشان، بقیه نیز باید تاحدی که می‌توانند باید وارد کارهای اقتصادی شوند. این نیز تلقی نادرستی است. در یک نظام مطلوب، هر کسی باید کار خود را انجام دهد؛ و اینکه مثلا معلمان و پزشکان و ... بخواهند وارد کارهای اقتصادی شوند، توصیه عاقلانه‌ای نیست.

پس مقصود چیست؟

به نظر می‌رسد ریشه بسیاری از این گونه تلقی‌ها این است که واژه «جهاد» در این عبارت، درست مورد توجه قرار نگرفته است. این کلمه، اگرچه در لغت به معنای «تلاش فراوان» است، اما در ادبیات دینی، بار معنایی خاصی دارد و با اموری همچون استقامت، ایثارگری، اخلاص و ... گره خورده است. در واقع به نظر می رسد مقصود ایشان آن است که همه اقشار جامعه، با «روحیه جهادی» به مسائل اقتصادی‌ای که به زندگیشان مربوط می‌شود توجه کنند.

اینجاست که ناصواب بودن اعتراض عده‌ای که می‌گویند چرا مهمترین دغدغه رهبر دینیِ جامعه باید این گونه مطالب باشد، معلوم می‌شود: در قرآن کریم، یکی از مهم‌ترین راه‌هایی که منافقان برای ضربه زدن به حکومت دینی مطرح می‌کنند، ایجاد بحران‌های اقتصادی است. قران کریم از قول منافقان نقل می‌کند که «آنها می‌گویند اطرافیان پیامبر را در تنگنای اقتصادی قرار دهید تا پراکنده شوند» (سوره منافقون، آیه7) طبیعتا یک اقدام مهم مومنان برای خنثی کردن این اقدام منافقان در جامعه دینی آن است که با روحیه جهادی، عرصه اقتصاد جامعه دینی را حفظ کنند. مساله جهاد اقتصادی از زاویه دیگری هم در ادبیات دینی مطرح شده است. بی‌تردید یکی از مهمترین واجبات دینی، که پشتوانه به ثمر نشستن سایر واجبات است، «جهاد» است. قرآن کریم، در اکثر مواردی که سخن از جهاد به میان آورده، جهاد اقتصادی (جاهدوا باموالهم) را در کنار حضور در جبهه جنگ (جاهدوا بانفسهم) و بلکه مقدم بر آن ذکر کرده است. (نساء/95؛ انفال/72؛ توبه/20 و 44 و 81 و 88؛ حجرات/15) ضمنا می‌دانیم که گرداندن امور جبهه‌های جنگ فقط کار افراد نظامی نیست، بلکه در اسلام، جهاد، به ویژه اگر شرایط دفاع از نظام و جامعه اسلامی مطرح باشد، بر همگان واجب است؛ چنانکه در دوره دفاع مقدس نیز جبهه‌ها را عمدتا همین بسیجیان (نیروهای مردمی) پر کرده بودند. بدین ترتیب، اگر اسلام جهاد اقتصادی را هم رتبه با حضور در جبهه‌های جنگ معرفی می‌کند؛ و حضور در جبهه‌های جنگ برای دفاع از جامعه و نظام اسلامی بر همگان واجب است؛ پس عرصه جهاد اقتصادی نیز عرصه حضور همگان است؛ و البته همان طور که در جنگ، این گونه نبود که افراد همگی اسلحه بردارند و در متن عملیات شرکت کنند، بلکه عده‌ای مشغول برنامه‌ریزی و هدایت بودند، عده‌ای در قسمت تدارکات مشغول بودند، عده‌ای به مجروحان رسیدگی می‌کردند، عده‌ای سنگر یا پل می‌ساختند، و ... ، و آنچه در همه مشترک بود، آن روحیه جهادی و اخلاص و ایثار بود، نه اسلحه به دست گرفتن؛ در عرصه جهاد اقتصادی نباید گمان شود تنها کار ممکن، انجام فعالیتهای اقتصادی است.

در این جهاد وظایف کسانی که در متن فعالیتهای اقتصادی هستند، معلوم است؛ اما کسانی که اصلا ماهیت شغل و برنامه زندگی‌شان، اقتصادی نیست، چه کارهایی می‌توانند انجام دهند. اینجاست که سیره حضرت زهرا سلام الله علیها، که به لحاظ مشاغل موجود در ادبیات امروزی، او را یک «زن خانه‌دار» باید به حساب آورد، می‌تواند راهگشای ما باشد. در اینجا از باب نمونه، با نقل چهار حکایت از زندگی ایشان، به چهار عرصه از مصادیق جهاد اقتصادی ایشان اشاره می‌شود:

1- در اسلام، نفقه زن (یعنی تامین مسائل اقتصادی زن) برعهده شوهر اوست؛ پس یکی از محلهای بروز جهاد اقتصادی حضرت، نحوه مطالبه وی از شوهر است که سعی می‌کند با سخت گرفتن بر خود کوچکترین فشاری بر همسرش نیاید. از امام باقرعلیه‌السلام نقل شده است که: «حضرت فاطمه سلام الله علیها کارهای خانه و آرد کردن گندم و نان پختن و جارو کردن را عهده‌دار شد و حضرت علی علیه‌السلام آنچه به بیرون خانه مربوط بود، مانند جابجا کردن هیزم و آوردن گندم. روزی به حضرت زهرا گفت: آیا در خانه چیزی [برای خوردن] داریم؟ حضرت فرمود: قسم به خدایی که حق تو عظیم داشت، سه روز است که چیزی نداریم تا برایت بیاورم. امیرالمومنین علیه‌السلام فرمود: پس چرا مرا خبر نکردی؟ فرمود: پیامبر از اینکه از تو چیزی بخواهم مرا برحذر داشت و فرمود: از پسرعمویت چیزی نخواه مگر اینکه خودش برایت بیاورد...» (بحار الانوار، ج43، ص31)

2- یکی از مصادیق جهاد اقتصادی که کاملا عمومیت دارد، برداشتن بار مشکلات اقتصادی از دوش ناتوانان جامعه است. همگان حکایت سه روزه گرفتن حضرت زهرا و بقیه اهل خانه ایشان را خبر دارند که در همان زمان یتیم و مسکین و اسیری به ایشان مراجعه کردند و هرسه شب افطار خود را به آنها بخشیدند بدون اینکه چشم‌داشت هیچ گونه تشکر و پاداشی از آنها یا از جامعه داشته باشند و آیات سوره انسان در شان آنها نازل گردید.(سوره انسان، آیات8-9)

3- یکی دیگر از مصادیق جهاد اقتصادی در سیره حضرت زهرا سلام الله علیها، پشتوانه قرار دادن دارایی خود برای رفع مشکلات حکومت دینی است، و این امری است که قبل از ایشان مادرش خدیجه انجام داده بود. حضرت زهرا چنان برای رفع نیاز حکومت پیامبر با تمام وجود آماده بود که در موارد متعددی که کسی برای مشکل اقتصادی خود به پیامبر، یعنی به حاکم جامعه دینی مراجعه می‌کرد و پیامبر خود نمی‌توانست مشکل او را حل کند، او را به حضرت زهرا ارجاع می‌داد. از باب نمونه، می‌توان به حکایت مفصلی اشاره کرد که امام باقر علیه السلام، از قول جبر بن عبدالله انصاری برای فرزند خویش امام صادق علیه‌السلام نقل کرده‌اند؛ که جابر گفت: «روزی نماز عصر را همراه پیامبر خواندیم و هنوز متفرق نشده بودیم که پیرمردی از مهاجران که از شدت پیری و ضعف به زحمت راه می رفت به سمت ما آمد و پیامبر احوالش را جویا شد؛ او گفت ای پیامبر خدا گرسنه‌ام سیرم کن، برهنه‌ام مرا لباسی بپوشان، فقیرم دستم را بگیر. حضرت فرمود من چیزی ندارم که به تو بدهم اما این مقدار هست که بتوانم تو را به کسی که اهل خیر باشد راهنمایی کنم؛ پس به خانه کسی برو که خدا و رسولش را دوست دارد و خدا و رسول هم او را دوست دارند، کسی که خدا را بر خویش مقدم می‌دارد، به خانه فاطمه برو. آن فرد با راهنمایی عمار به خانه حضرت زهرا می‌رود و عرض حال می‌کند و حضرت تنها گردنبند خود را که آن هم هدیه دختر عمویش (دختر حضرت حمزه) بوده به او می بخشد و ... » (بحار الانوار، ج43، ص56-58)

4- مصادیق جهاد اقتصادی حضرت زهرا سلام الله علیها، تنها در سخت گرفتن بر خود و انفاق اموال خلاصه نمی‌شود؛ بلکه ایشان از دارایی های اقتصادی خود در مسیر مبارزات سیاسی نیز استفاده می‌کرد؛ که نمونه بارز آن را پس از رحلت پیامبر در جریان فدک می‌توان مشاهده کرد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم با توجه به روحیه‌ای که از حضرت زهرا سراغ داشت، باغات فدک را که طبق آیه انفال (سوره انفال، آیه1) به حضرت زهرا بخشیده بود و حضرت هم آن را صرفا در راه رفع نیاز مستنمدان جامعه مصرف می‌کرد. پس از رحلت پیامبر و جریاناتی که پیش آمد، خلیفه اول فدک را به عنوان اموال حکومتی تصاحب کرد. حضرت در دو خطبه مفصل فدک را بهانه‌ای برای نقد مشروعیت حکومت خلیفه اول قرار داد و با این اقدام حود نشان داد که چگونه می‌توان دارایی‌های اقتصادی خویش را، در مسیر اصلاح سیاسی جامعه و روشنگری قرار داد.

همه اینها شاهدی است که جهاد اقتصادی امری نیست که مخاطب آن صرفا سرمایه داران، یا تولیدکنندگان و امثال آنها باشد؛ بلکه هر کس، حتی یک زن خانه‌دار هم، آن مقدار که زندگیش با اقتصاد ارتباط برقرار می کند، می‌تواند در عرصه این جهاد مشارکت جدی داشته باشد و نقش‌آفرین گردد.

اگر به تعبیر قرآن کریم، منافقان می‌پندارند که با ایجاد مشکلات اقتصادی می‌توانند نظام دینی را زمین بزنند، ما هم باید با جهاد اقتصادی خویش، پندار آنها را نقش بر آب کنیم.

 



لیست کل یادداشت های این وبلاگ