• وبلاگ : در مسير
  • يادداشت : فقط اصولگرايان بخوانند! عبرتهاي انتخابات 92 و وظيفه ما
  • نظرات : 1 خصوصي ، 8 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + عاصي 
    سلام عليکم

    استفاده کردم از تحليل شما.
    اما يک سوال:
    درست است که آرا نشان مي دهد که اگر اصولگرايان متحد مي شدند يا برنده مي شدند يا دست کم انتخابات به دور دوم حداقل کشيده مي شد اما خودتان را ببريد در فضاي هفته اخر انتخابات، وقتي تقريبا همه نظرسنجي ها مي گويند آقاي قالبيباف قطعا به دور دوم مي رود و رقيب آن يا روحاني است يا جليلي، اتحاد در اين فضا چه معنايي مي تواند داشته باشد؟ اصلا جرا بايد فقط يک نفر از آنها بماند؟ حتي اصرار بعضي بزرگان در آن فضا بر اتحاد(البته اگر درست باشد چون من موثق نمي دانم) مورد سوال بود که دليلش چيست؟
    اينکه به دور دوم کشيده مي شود و قاليباف يکي از آنهاست تقريبا براي همه حتي طرفداران روحاني بود و اينکه تحليل مي کنند که بايد متحد مي شدند و ... اينها همه براي بعد از اعلام نتايج است...
    به نظر مي رسد بايد اين را تحليل کرد که چرا اکثر مردم به اصولگرايان راي ندادند و اعتماد ندارند و اصولگرايان بايد در روند کارشان اسيب شناسي کنند نه اينکه اگر متحد مي شدند راي داشتند. اين را بايد تحليل کرد و اين را نمي توان در فضاي جند روز انتخابات پيگيري کرد. به نظر اينجانب جريان انحرافي، تندروي بعضي اصولگرايان و تلاش ناخواسته براي دفع حداکثري و البته مغرور شدن و کار نکردن بخاطر اغواي نظرسنجي ها نتيجه اش مي شود همين!
    نظر شما چيست؟
    پاسخ

    1. اينکه در هفته آخر و به ويژه بعد از مناظره سوم و انصراف آقاي عارف شيب رايها به سمت روحاني شروع شده بود مهم است و اينکه در چهارشنبه شيب آراء احتمال راي آوردن روحاني را جدي کرده بود لذا وضعيت چند روز آخر تفاوت کرده بود. 2. بحث ائتلاف و اتحاد هم مربوط به زماني است که احتمال باخت در صورت عدم ائتلاف جدي شده بود نه در شرايط عادي. اينکه مردم به اصولگرايان راي دادند يا ندادند هم تحليل صحيحي نيست. چنانکه در يادداشت اشاره کرده ام. اصولگرايان و اصلاح طلبان اکثريت مردم را تشکيل نمي دهند لذا رايهاي خاص هيچ يک بالاتر از نصف نيست. ضمنا من در مقام تحليل تمام عوامل شکست اصولگرايان نبودم بلکه يک عامل را اشاره کرده ام به جلمه ابتداي بند الف توجه شود نگفته ام تنها عامل يا حتي اصليترين عامل، بلکه گفته ام يک مولفه موثر